دیکشنری
relict glacier
ɹɛlɪkt gle͡iʃəɹ
فارسی
1
عمومی
::
یخسار بازمانده
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RELIABILITY STRATEGY
RELIABITY
RELIABLE
RELIABLE AND UNRELIABLE RESULTS
RELIABLE CHANGE INDEX
RELIABLENESS
RELIABLY
RELIANCE
RELIANCE DAMAGES
RELIANCE ON
RELIANT
RELIC
RELICS
RELICS OF BARBARISM
RELICT
RELICT GLACIER
RELICT KARST
RELICT LAKE
RELICT MINERAL
RELICT MOUNTAIN
RELICT SOIL
RELICT TEXTURE
RELICTOIN
RELIEF
RELIEF FUND
RELIEF IN PLACE
RELIEF MAP
RELIEF OF SENTRY
RELIEF VALVE
RELIEF WELL
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید